و نمی دانستی
من با چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من ارام ارام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد اوازم و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا خانه ی کوچک ما سیب نداشت
salam web khobi darid movafagh bashid[گل]